آیا دوگانه باوری در عقاید مانی و مزدک یکی است؟
24/10/2022موانع بشارت در بین ایرانیان داخل
24/10/2022آیا فیض ارزان باعث میشود کلیساها پُر شوند؟
آیا فیض ارزان باعث میشود کلیساها پُر شوند؟
گاهی بعضی از کلیساها برای پر کردن صندلی های خالی خود تصمیم میگیرند که مردم را به عیسایی دعوت کنند که پیروی کردن از او کار سختی نیست! فقط لازم است که بگوئید: «باشد من قلبم را به مسیح میدهم.» اما سوالی که ذهن ها را به خود مشغول میکند اینست که: چرا این کلیساها هیچگاه پُر نمیشوند؟
در ده های اخیر کلیساها خلوت تر شدند، در این زمان بعضی از کلیساها تصمیم گرفتند برای پر کردن صندلی های خالی خود و برای جلب نظر مردم، پیروی کردن از مسیح را آسان جلوه دهند. اینکار خیلی مشکل نبود، چون فقط نیاز بود که بر روی یک صفت از صفات خدا تأکید بیشتری کنند. آنها بر روی محبت خدا تاکید کرده و آنقدر آنرا در گوش مردم خواندند که گاهی خودشان هم فراموش کردند که خدا عادل هم هست.
وقتی با کلیساهایی که چنین تعلیماتی را میدهند وارد بحث میشوید دلیل خود را اینطور بیان میکنند که “ما باید اجازه بدهیم گناهکاران به کلیسا بیایند تا فیض مسیح را درک کنند، کلیسا به مانند بیمارستانی است که باید مریضان، برای دریافت شفا به آنجا بیایند. همانگونه که عیسی مسیح با گناهکاران نشست و برخاست میکرد و باعث تغییر در آنها میشد، ما نیز باید به پیروی از او مردم را به کلیسا دعوت کنیم و در این مسیر مانع تراشی نکنیم.” به ظاهرِ قضیه که نگاهی می اندازیم بسیار هم منطقی است و اینکار باعث میشود که فرصت شنیدن کلام به همۀ افراد داده شود.
برای درک درستی این دیدگاه باید نگاهی به کلام خدا بیاندازیم. دربارۀ این گفته که عیسی همۀ افراد و حتی گناهکاران را نیز نزد خود قبول میکرد در اناجیل اشاراتی شده. (متی 10:9 و مرقس 16:2) اما موضوع اینست که در زمان عیسی هنوز کلیسا تشکیل نشده بود، پس برای درک این مورد، مناسب ترین قسمتها کتاب اعمال و رسالات هستند. در اعمال باب 2 آیات 44 تا 47 میخوانیم که کلام خدا اعضای کلیسا را “مومنان” خطاب میکند. چطور ممکن است کسانی که هنوز توبه نکرده اند و از گناهان خود دست نکشیده اند مومن خطاب شوند؟ در رسالۀ قرنتیان نیز میبینیم که پولس اعضای کلیسا را برای انجام رفتار غیرکلیسایی سرزنش میکند و به آنها میگوید:«آیا کلیسای خداوند را خوار میشمارید؟» (اول قرنتیان 22:11) پس از این آیات و آیات بسیار دیگر میشود نتیجه گرفت که اعضای کلیساهای اولیه را افرادی که توبه کرده و انضباتهای روحانی را رعایت میکردند تشکیل میدادند که اگر اینطور نبود نیازی به تذکرات پولس به کلیساها نیز نبود.
اما کلیساهای مذکور معتقد هستند که “خدا بخاطر محبت خود راهی را باز کرده و اجازه داده تا بین انسان گناهکار و او صلح برقرار شود، آیا باید با سختگیری مانع صلح انسان و خدا شویم؟” این دیدگاه نیز به ظاهر منطقی می آید، اصلاً انسان کیست که بخواهد مانع کار خدا شود؟ ما باید برای رساندن این خبر خوش تلاش کنیم نه اینکه مانع تراشی کنیم.
معنی صلح در فرهنگ عَمید اینطور آمده:«دست کشیدن از جنگ با عقد قرارداد.» اما چه جنگی وجود داشته که باید برای آن صلح شود و قراردادی بسته شود؟ ما بواسطۀ گناه با خدا دشمن شدیم و به راه های خود رفتیم(رومیان 8:2) اما خدا خواست که با انسان صلح کند. کلام خدا میفرماید:«زیرا اگر در حالتی که دشمن بودیم، بوساطت مرگ پسرش با خدا صلح داده شدیم.» (رومیان 10:5) چه خبر خوبی! پس ما از جنگ با خدا دست کشیدیم و یک قرارداد بستیم. آنچه که از طرف خدا بوده انجام شده و آن هم ریختن غضب او بر روی پسر خودش بوده تا عدالت اجرا شده و سایه مرگ ابدی از ما برداشته شود، اما آنچه که مربوط به طرف دیگر جنگ بوده چیست؟ آیا او میتواند به پای میز مصالحه بیاید و با نظاره صرف به طرف مقابل، بدون دادن بهایی با شادی و پیروزی برگردد؟ خدا این صلح را به قیمت ارزان بوجود نیاورده بلکه برای این صلح خون پسرش را داده و کسی نمیتواند به این علت که میخواهد تعداد نفرات صلح کننده را بالا ببرد این قرارداد را یکطرفه تنظیم کند. هر کسی باید سهم خودش را بپردازد. حال که قیمتی که خدا پرداخت اینقدر سنگین بوده، چطور شخص نباید با توبه از گناه بازگشت کرده و سهم خود را بپردازد؟ (اعمال 38:2)
دلیل می آورند که باید منتظر بمانیم تا خدا بر روی این افراد عمل کند و ایشان را تغییر دهد، همانطور که شاگردان اولیه مسیح یکروزه تبدیل نشدند و حتی شب دستگیری او را تنها گذاشتند، ما نیز باید به این افراد فرصت تغییر را بدهیم.
این گفته نیز پذیرفته است که هیچکس یکروزه تبدیل نمیشود، اما بحث بر سر تبدیل افراد در یک روز نیست، بلکه بر سر توبه و تغییر مسیر زندگی است که کم کم به رشد در ایمان منجر میشود.(افسسیان 13:4) کسانی که برای همه چیز به کلیسا آمده اند جز برای جلال دادن نام خدا، روزی نیز با انکار عیسی روبرو خواهند شد.(متی 23:7) این در صورتی است که در کلیسا بمانند. اما معمولا بعد از مدتی، کلیسا برای این افراد مکان تکراری ایی شده و از حضور در کلیسا دست میکشند. این اشخاص چون ارزش بهایی که پرداخت شده را درک نکرده اند، به سادگی نیز دل میکنند. چون کلیسا را نیز مانند یک کلوپ یا باشگاه در نظر دارند.
بنابراین شایسته است که قدوسیت کلیسای خداوند حفظ شود و برای پر شدن صندلی های خالی کلیسا به ارزان فروشی کلام خدا روی آورده نشود. این افراد به دلیل عدم توبه و بازگشت از زندگی گناه آلود خود، و همچنین عدم درک ارزش خون عیسی مسیح به کلیساها وفادار نمی مانند و بعد از مدتی به مسیر قبلی خود بازگشت میکنند. البته که باید به گناهکاران بشارت انجیل داده شود اما نه اینکه اعضای کلیسا باشند! همۀ ایمانداران ممکن است لغزش بخورند، اما با این جمله که “عیسی با گناهکاران می نشست” در خدمت اهداف شیطان بودن پذیرفته نیست!
نویسنده: رامین باقری
تاریخ: بهار 2019