تاریخ مسیحیت در ایران (قرن چهارم)
11/11/2022طرز فکر آگوستین در دفاعیات
13/11/2022چرا اراسموس با اصلاحگران همراه نشد؟
اراسموس، اومانیستی پرآوازه
برنامه اومانیسم را میتوان در شعار «بازگشت به سرچشمه های اصلی» خلاصه کرد. در مورد مسیحیت، این به معنای بازگشت به کتاب مقدس و نوشته های پدران کلیسا می باشد.[1] اومانیست ها به هَجو فساد در کلیسا پرداختند.[2] دسیدریوس اراسموس (1466-1536) مشهورترینِ اومانیست های دوران خود بود و به «شاهزاده اومانیستها» مشهور شد.[3] او در مدرسه «برادران زندگی مشترک» تحصیلات اولیه خود را انجام داد و بعدها در دانشگاه های بسیاری در اروپا و انگلستان تحصیل کرد. نهایتاً او یک دانشمند بین المللی گردید،[4] و مشهور ترین محقق دوران خود شد.[5] در زمان حیات اراسموس بیش از هفتصد و پنجاه هزار نسخه از کتابهایش به فروش رسید. او در سال 1499 در انگلستان با اومانیستهای مشهوری چون «جان کولت» استاد دانشگاه آکسفورد و «تامس مور» که بعدها رئیس دیوان انگلستان شد ملاقات کرد.[6]
تاثیر تفکرات اراسموس بر اصلاحات قرن شانزدهم
گرایش مثبت به اصلاحات
هیچ کدام از اومانیستهای شمال اروپا در پی نابودی کلیسای کاتولیک و یا جدایی از آن نبودند.[7] آنها در تلاش بودند که دانش جدید خود را برای استحکام کلیسای کاتولیک به کار برند تا کلیسا را در مقابل فساد کمتر آسیب پذیرتر نمایند.[8] اراسموس نیز مانند دیگر اومانیستها خواستار اصلاح کلیسا از درون آن بود.[9] اما عده ایی دیگر مانند مارتین لوتر که جزو اومانیستها به شمار نمی آمد خواستار اصلاحات ریشه ایی و بنیادین کلیسا بود.[10] هر چند او تاثیر مستقیمی بر روی مارتین لوتر یا جان کالون نداشت، اما دیگر اصلاحگران مانند تسوینگلی و بوسر از او تاثیر گرفته اند.[11] در کل او تاثیر عمیقی بر الاهیات مسیحی در نیمه اول قرن شانزدهم گذاشت. به سبب کارهایی که او در تصحیح متون مسیحی انجام داد، در بنا کردن مبانی فکری اصلاحگران تاثیر زیادی گذاشت.[12] او به دنبال اصلاح دینی کلیسای کاتولیک بود، اما هیچگاه به فکر جدایی از کلیسا نبود.
نقطه عطف کتاب های دینی
او به عنوان مردی از دوران رنسانس آرزو داشت که کلیسا با بازگشت به سرچشمه های اصیل دوران اولیه مسیحیت به تحولات مهمی دست پیدا کند و خود را از خرافات و فساد پاک نماید.[13] کتاب «راهنمای سرباز مسیحی» که توسط اراسموس نوشته و در سال 1503 منتشر شد نقطه عطفی در انتشار کتابهای دینی بود.[14] تاثیر واقعی این کتاب در سال 1515 یعنی دو سال قبل از آغاز اصلاحات انقلابی توسط مارتین لوتر خود را نشان داد.[15] این کتاب تا سال 1521 بیست و شش بار تجدید چاپ شد.[16] زمانی که این کتاب به پرفروش ترین کتاب دوران خود تبدیل شد، صدای اصلاح طلبان نیز از ویتنبرگ و زوریخ شنیده شد.[17]
عقاید خرافی
اراسموس این اثر را راهنمای مردم عادی به سوی کتاب مقدس میدانست که شرحی ساده و در عین حال عالمانه ایی از «فلسفه مسیح» به دست میدهد.[18] او معتقد بود که این فلسفه، یک فلسفه آکادمیک نیست، بلکه در واقع شکلی از اخلاق است.[19] اراسموس معتقد بود عهد جدید به شناخت خیر و شر توجه دارد، تا خوانندگان آن، با شناخت شر، از آن دوری کرده و با شناختن خیر به آن عشق بورزند.[20] او در این کتاب، مرکز شور و نشاط مسیحی را مردم عادی میدانست، و معتقد بود که روحانیان مربیانی هستند که وظیفه آنان فراهم کردن فرصت برای مردم عادی می باشد تا به فهمی که خود به آن دست پیدا کرده اند، مردم نیز دست یابند.[21] او در این کتاب همۀ عقایدی که معتقد به شأن و منزلتی برای روحانیان است را، خرافات می داند.[22]
مسیحیان مومن
در ادامه او در این کتاب بر دین «درونی» تاکید میکند که درکی از مسیحیت را تبلیغ میکند که توجهی به تشکیلات کلیسا و آئینهای کلیسایی و خادمان آن ندارد. او این سوال را مطرح میکند: «چرا وقتی میشود مستقیم نزد خدا اعتراف کرد باید نزد شخص دیگری این کار انجام گیرد، تنها به این دلیل که کشیش است؟»[23] او هر مسیحی ایی که به مطالعه کتاب مقدس می پردازد را به اندازۀ کشیشان و صاحب منصبان کلیسای کاتولیک مومن و معتقد می داند.[24]
بازگشت به سرچشمه
اما مهمترین تاثیر کتاب این بود که برای احیای کلیسا، باید رسالت افراد عادی را در قبال مسیحیت پذیرفت. باید از مرجعیت و اقتدار کلیسا کم کرده و کتاب مقدس را برای همگان در دسترس قرار داد تا همه بتوانند کتاب مقدس را مطالعه کنند. همچنین بازگشت به نوشته های پدران کلیسا نیز میتواند راهگشا باشد.[25] در این صورت شعار «بازگشت به سرچشمه ها» تحقق می یابد.[26] شعاری که هدف همیشگی اومانیستها بود. برای این کار لازم بود که اول از همه ترجمه ایی به زبان اصلی کتاب مقدس در دسترس عموم قرار گیرد.
ترجمه یونانی عهد جدید
اراسموس در سال 1516 ترجمه ایی از عهد جدید به زبان یونانی انجام داد[27] و یک ترجمه جدید نیز به زبان لاتین تصحیح کرد.[28] همانطور که گفته شد هدف او این بود که کتاب مقدس در دسترس همگان قرار گیرد.[29] همان چیزی که بعدها اصلاحگران نیز خواستار آن شدند. چاپ این نسخه یونانی باعث شد که مردم عادی تحت تاثیر جنبش اصلاحات قرار گرفته و جذب آن شوند.[30] ترجمه عهد جدید به زبان یونانی باعث شد که اصلاحگران نیز بتوانند مستقیما به متن اصلی عهد جدید دسترسی داشته باشند، که نتایج تاثیر گذاری در جنبش اصلاحات داشت. اراسموس توضیح داد که ترجمه وولگات از اشتباه بَری نیست. از آنجا که بعضی از مراسم و آئینهای مسیحی بر اساس این متون بود، این نظر او مخالفتهای کاتولیکهای محافظه کار را همراه داشت.[31] اما باعث شد که اصلاحگران که خواستار کنار گذاشتن این مراسم بودند دلیل محکمی به دست بیاورند.[32]
نمونه اشکالات ترجمه وولگات
به عنوان نمونه ترجمه وولگات جمله آغازین عیسی مسیح در موعظه بالای کوه را اینگونه ترجمه کرده است: «آئین توبه را به جای آورید، زیرا ملکوت آسمانها نزدیک است.» اینطور به نظر میرسید که عیسی ظهور ملکوت آسمان را به اجرای آئین توبه منوط دانسته است. در صورتی که اراسموس آن را اینگونه ترجمه کرد: «توبه کنید، زیرا ملکوت آسمانها نزدیک است.» این به این معنی است که ترجمه وولگات به اشتباه اصرار بر اجرای مراسم بیرونی توبه دارد، در صورتی که اراسموس نشان داد که منظور کتاب مقدس رفتاری درونی و قلبی یعنی پشیمان بودن می باشد. این نوع نگرش به کتاب مقدس نظام عبادی کلیسای کاتولیک را زیر سوال برد[33] و این دقیقا همان چیزی بود که اصلاحگران به آن نیاز مبرم داشتند. توماس لیناکر محقق برجسته انگلیسی زمانی که برای اولین بار عهد جدید از ترجمه اراسموس را خواند گفت: «یا این انجیل نیست، یا ما مسیحی نیستیم.»[34]
استاد هزل
اراسموس استاد هزل بود.[35] او بیشتر در مورد فساد کلیسای زمان خودش و همینطور رفتار نادرست پاپ ها و روحانیون درجه اول کلیسای کاتولیک و نیز ابهامات و پیچیدگی های الاهیات مَدرسی مطلب می نوشت.[36] او بسیاری از این مطالب را به هزل مینوشت. در این راستا او کتاب «در ستایش دیوانگی» را در سال 1509 نوشت.[37] در سالهایی که هنوز رهبران جنبش اصلاحات به موضوع اصلاح کلیسا وارد نشده بودند. او در این کتاب به پاپ ها که تقدس بالایی داشتند نیز انتقاد کرد، او مینویسد: «تصور این پدران (پاپها) آن است که با بازی کردن نقش اسقف رُم و پوشیدن لباسهای پر علامت، که تقریبا مانند لباسهای نمایش است، [و] انجام دادن تشریفات، اعطای القابِ تقدیس و رحمت از یکسو، و لعن و نفرین از سوی دیگر، عیسی مسیح را کاملا از خویش راضی می سازند.»[38]
در سالهای آغاز جنبش اصلاحات یکی از مقامات کاتولیک در آلمان در گزارشی برای پاپ نوشت: «هزلیات اراسموس بیشتر از بیانه های لوتر به نظام پاپی صدمه میزند.»[39] مردم با خواندن هزلیات اراسموس نسبت به بحثهای الهیاتی اصلاحگران بیشتر به فکر فرو میرفتند و متوجه فساد دستگاه پاپی میشدند. بحث اصلاحگران معمولا برای عموم قابل درک نبود و مردم عادی برای پیوستن به گفتگو و موافقت یا مخالفت با آن، به دانشی حداقلی از آموزه های مسیحی نیاز داشتند، اما هزل و طنز از این قائده مستثنی بود.
ترجمه نوشته های آباء کلیسا
اراسموس آثار قابل اعتمادی از نوشته های پدران کلیسا، و از جمله نوشته های آگوستین را ترجمه کرد. البته علاقه او بین آباء کلیسا به جروم بود.[40] اما تمامی این نوشته ها به اصلاحگران کمک کرد که به جای اعتماد به نقل قولهای دست دوم که گاهی حتی به اشتباه به یکی از پدران نسبت داده شده بود،[41] به متن اصلی مراجعه کنند. این کار باعث شد درک جدیدی از الاهیات آگوستینی به وجود بیاید که پیامدهای مهمی در تحولات الاهیاتی آن دوره داشت،[42] و اصلاحگران را بیشتر به ادامه مسیر ترغیب کرد.
تاثیر مستقیم بر اصلاحگران
اراسموس و تسوینگلی (رهبر اصلاحات در سوئیس) در سال 1516 در شهر بال همدیگر را ملاقات کردند و اراسموس تاثیر زیادی بر شکل گیری عقاید تسوینگلی گذاشت.[43] اما ظاهرا بر مارتین لوتر (رهبر اصلاحات در آلمان) تاثیر محدودتری داشت.[44] تفکر اومانیسم که اراسموس آن را پیروی میکرد به اصلاح زندگی و اخلاقیات در کلیسا می اندیشید و نه به اصلاح آموزه های آن، و جنبش اصلاحات که تسوینگلی و لوتر آن را نمایندگی میکردند، به فکر بررسی و تحقیق در مورد آموزه های کلیسا در پرتوی کتاب مقدس، و اصلاح آنها بود.[45] البته اراسموس اصلاحات را لازم میدانست و قلبا دوست داشت. اما معتقد بود باید به روشی آرام و ملایم انجام شود.[46]
جایگاه ارادۀ آزاد در تفکرات آراسموس و مارتین لوتر
در سالهای نخستین جنبش اصلاحات اراسموس با لوتر مشکلی نداشت و او را مورد انتقاد قرار نمی داد. این ارتباط بدون تنش در آن دوران حساس و سرنوشت ساز بسیار به نفع لوتر تمام شد.[47] اما نهایتا اراسموس در مقابل فشارهای پاپ و دیگران تسلیم شد و با عقاید لوتر در مورد اراده آزاد انسان مخالفت کرد.[48] او در سال 1524 رساله «مباحثه در باب ارادهی آزاد» (Discussion of Free Will) را نوشت و عقاید لوتر را به نقد کشید. این رساله، حمله ایی به عقاید لوتر در این باب بود که اراده انسانها را سقوط کرده و ناتوان از انجام دادن هر عمل نیکویی می دانست.[49] او توضیح داد تا زمانی که افراد نتوانند خودشان انتخاب کنند، لطف خداوند بی معنی است. به عبارتی اراسموس به آزادی اراده انسان باور داشت و عقاید لوتر که معتقد به ناتوانی اراده انسان در خصوص نیکی و نجات بود را نمی پذیرفت.[50] اراسموس در این رساله خواستار اصلاح فساد کلیسای کاتولیک شد، اما حمله به عقاید و تعالیم کاتولیک را که لوتر به دنبال آن بود نمی پذیرفت.[51] لوتر هم به تندی پاسخ انتقادات اراسموس را در رساله «در باب انقیاد اراده» (On the Bondage of the Will) داد. به این ترتیب رابطه آن دو رو به تیرگی نهاد.
فاصله گرفتن آراسموس از اصلاحگران انقلابی!
در ابتدا لوتر و اراسموس رابطه خوبی با هم داشتند و همدیگر را میستودند، اما همانطور که گفته شد در ادامه از هم دور شدند. اراسموس مانند لوتر موافق اصلاح کلیسا بود، اما با قطع ارتباط با نظام پاپی و جدا شدن از کلیسای کاتولیک موافق نبود.[52] لوتر در فضای الاهیات مَدرسی تعلیم گرفته بود که اومانیسم بر آن تاثیر نداشت. شاید یکی از علل تیره شدن روابط آنها هم همین بود. البته اراسموس با ملانکتون رابطه دوستانه اش را حفظ کرد.[53] همانطور که ذکر شد اراسموس بیشتر ترجیح میداد که در کلیسای کاتولیک اصلاحاتی مسالمت آمیز صورت بگیرد.[54] اما هر چه سعی بیشتری برای اصلاح کلیسای کاتولیک صورت میگرفت، جنبش اصلاحات (به معنای کلی آن) با کلیسای کاتولیکی روبرو می شد که به شکل روز افزونی سخت گیرتر می شد.[55] اراسموس که با عدم اصلاح پذیری کلیسای کاتولیک مواجه شد، فعالیت خود را جدی تر نکرد و خود را کاملا در جبهه اصلاحات قرار نداد، بلکه برعکس، از جنبش اصلاحات چه شاخه آلمانی و چه شاخه سوئیسی آن فاصله گرفت. دلایلی که میتوان برای فاصله گرفتن اراسموس از نهضت اصلاحات نام برد را میتوان در پنج حوزه بررسی کرد.
اول: نگرش به الاهیات مَدرسی.
اراسموس معتقد بود که این مکتب گنگ است، اما لوتر مشکلی با فهم و درک الاهیات مَدرسی نداشت، اما لوتر از اساس این الاهیات را باطل میدانست و آن را مانعی برای اصلاحات میدید.[56]
دوم: نگرش به کتاب مقدس:
اراسموس کتاب مقدس را به دلیل سادگی و قدمت و شیوایی آن، دارای اعتبار میدانست. اما لوتر آن را به دلیل اینکه کلمات خدا است اعتبار میداد و مقدس می دانست.[57]
سوم: دیدگاه نسبت به پدران کلیسا:
اراسموس، جروم را شاخص ترین پدران کلیسا میدانست. اما لوتر آگوستین را برجسته ترین میدانست و عقاید او را مبنای الاهیات خود قرار داده بود.[58] اراسموس به دلیل اینکه یک اومانیست بود، تقدم تاریخی جروم را ترجیح میداد و عقاید او را معیار میدانست. اما لوتر معیاری الاهیاتی را درست میدانست و بر این اساس به عقاید آگوستین متوسل می شد.[59]
چهارم: نگرش به آموزش:
اراسموس که از اومانیستهای مشهور بود مشتاق گسترش آموزش بود. به این دلیل که آن را باعث به وجود آمدن نهضت تربیتی و فرهنگی میدید. اما لوتر و دیگر اصلاحگران گسترش آموزش را وسیله ایی برای رسیدن به هدف اصلاح کلیسا میدیدند. آنها به آموزش به عنوان وسیله انتشار عقاید دینی مینگریستند.[60]
پنجم: فنون بلاغی:
اراسموس از دیدگاه اومانیستی خود به فنون بلاغی به عنوان راهی برای رسیدن به هدفی شیوا در گفتار و نوشتار مینگریست. اما اصلاحگران و در راس آنها لوتر، به آن به عنوان وسیله ایی برای گسترش اندیشه اصلاحات نگاه میکرد.
نتیجه
با بررسی آثار و نوشته های اراسموس میتوان به این نتیجه رسید که او حقیقتا یک اصلاح گر بود. اما در این مسیر به نتایج ملموسی دست نیافت. او در نوشته هایش هم فساد کلیسا و هم جنگ و خشونت را تقبیح می کرد و میخواست اصلاحات از طریق گفتمان به پیش برود. اما نتیجه آن شد که کلیسای کاتولیک در مقابل او هم موضع سخت گرفت. فاصله گرفتن او از اصلاحات نمیتواند فقط به دلایلی که در بالا ذکر شد باشد. ظاهرا او شهامت روبرو شدن با حوادث پیش بینی نشده را نداشت. در سال 1517 کتابی تحت عنوان «وارد نشدن ژولیوس به بهشت» نوشته شد که نویسنده آن ناشناس بود. این کتاب، پاپ درگذشته را به استهزا میگرفت که نمیتوانست وارد بهشت شود و با پطرس رسول برای ورود به بهشت به بحث و جدل میپرداخت. از ادبیات و شواهد موجود مشخص بود که این کتاب نوشته اراسموس است، اما او این موضوع را رد کرد.[61] شاید به این دلیل که انتظار انتشار گسترده این اثر را نداشت و آن را برای جمع محدودی از دوستان نوشته بود و با دیدن انتشار آن، از عواقب آن ترسید.
در کل آنچه در مورد اراسموس خیلی مورد توجه قرار نگرفته، عدم شهامت او در پایداری در عقایدش می باشد. به نوعی او آغازگر اصلاحات بود. کتاب «راهنمای سرباز مسیحی» او بود که شهامت لازم را به اصلاحگران آلمانی و سوئیسی داد تا بتوانند صدای خودشان را بلند کنند. ترجمه های او از کتاب مقدس و نوشته های پدران کلیسا دلایل کافی برای رد آئینهای کلیسای کاتولیک را به اصلاحگران انقلابی داد. اما زمانی که آنها علناً جلوی دستگاه پر هیبت پاپ ایستادگی کردند، اراسموس از اِعمال قدرت کلیسای کاتولیک و تکفیر شدن توسط پاپ ترسید و دلایل الاهیاتی و عقیدتی را بهانه مخالفت و دور شدن خود از اصلاحاتی که خود به نوعی آغازگر آن بود، عنوان کرد.
نویسنده: رامین باقری
می 2021
[1] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم 1393 ص 108
[2] ارل ای کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ.انتشارات ایلام، 2018 ص 259
[3] جیمز کوریک، رنسانس، انتشارات ققنوس، تهران 1398، ص 26
[4] ارل ای کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ.انتشارات ایلام، 2018 ص 259
[5] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی. انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[6] مری جو ویور، درآمدی به مسیحیت، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم 1393، ص 174
[7] همان منبع، ص 174
[8] همان منبع، ص 174
[9] جیمز کوریک، رنسانس، انتشارات ققنوس، تهران 1398، ص 30
[10] جیمز کوریک، رنسانس، انتشارات ققنوس، تهران 1398، ص 30
[11] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1387، ص 134
[12] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 100
[13] مری جو ویور، درآمدی به مسیحیت، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم 1393، ص 174
[14] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم 1393 ص 100
[15] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1387، ص 136
[16] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 101
[17] الستر مک کراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 136
[18] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 101
[19] همان منبع، ص 101
[20] همان منبع، ص 101
[21] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 101
[22] همان منبع، ص 101
[23] همان منبع، ص 102
[24] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 137
[25] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[26] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 137
[27] همان منبع، ص 151
[28] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 250
[29] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 250
[30] همان منبع، ص 250
[31] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 108
[32] همان منبع، ص 109
[33] همان منبع، ص 109
[34] الستر مک کراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 140
[35] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[36] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[37] همان منبع، ص 250
[38] دسیدریوس اراسموس، در ستایش دیوانگی، انتشارات فرزان، تهران، چاپ سوم 1381، ص 130
[39] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[40] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 142
[41] همان منبع، ص 142
[42] الستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، جلد اول. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم چاپ دوم 1393 ص 102
[43] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 145
[44] همان منبع، ص 147
[45] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 148
[46] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[47] همان منبع، ص 249
[48] همان منبع، ص 249
[49] همان منبع، ص 251
[50] ارل ای کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ.انتشارات ایلام، 2018 ص 260
[51] همان منبع، ص 260
[52] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 249
[53] همان منبع، ص 252
[54] همان منبع، ص 252
[55] همان منبع، ص 252
[56] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 150
[57] همان منبع، ص 150
[58] همان منبع، ص 151
[59] الستر مک گراث، مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم 1387، ص 151
[60] همان منبع، ص 152
[61] تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، انتشارات فرزان، چاپ پنجم 1396، ص 251
منابع
اراسموس، دسیدریوس. حسن صفاری. در ستایش دیوانگی. انتشارات فرزان روز. چاپ سوم تهران 1381
کرنز، ارل ای. آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ. انتشارات ایلام 2018
کوریک، جیمز آ. آزیتا یاسایی. رنسانس. انتشارات ققنوس. چاپ یازدهم تهران 1398
لین، تونی. روبرت آسوریان. تاریخ تفکر مسیحی. انتشارات فرزان چاپ پنجم 1396
مک گراث، الستر. بهروز حدادی. درسنامه الهیات مسیحی )جلد یک(. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب. چاپ دوم قم 1393
مک گراث، الستر. بهروز حدادی. مقدمه ایی بر تفکر اصلاح دینی. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب. چاپ دوم قم 1387
ویور، مری جو. حسن قنبری. درآمدی به مسیحیت. انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب. چاپ دوم قم 1393