عناصر زندگی از کلام عیسی در انجیل یوحنا
08/02/2023خادم سازی و ضرورت آن برای کلیسا
17/02/2023ممنوعیت ازدواج با بیگانگان
آیا ممنوعیت «ازدواج با بیگانگان» یک عقیده نژادپرستانه بود؟
مقدمه
زمانی که خواننده امروزی به بعضی از دستورات عهد عتیق بر میخورد، ناخودگاه به یاد قوانین نژادپرستانه حکومتهای نژادپرست می افتد و از خود سوال میکند که خدای پر از محبت کتاب مقدس چرا این قوانین را داده است؟ آیا قوم اسرائیل را برتر از دیگر قومها میدانسته؟ این نوشتار قصد دارد به موضوع ممنوعیت ازدواج قوم اسرائیل با بیگانگان بپردازد و با کمک آیات کتاب مقدس سعی در روشن شدن هدف خدا و قصد او از دادن این قانون دارد.
آیا از نظر خدا اسرائیل قوم برتر است؟
تمامی اقوام مخلوق خدا هستند. اما با نگاهی به کتاب مقدس متوجه میشویم که چرا خدا قوم اسرائیل را برای اینکه قوم او باشند انتخاب کرد. در کتاب تثنیه میخوانیم: «خداوند شما را به خاطر جمعیّت زیادتان دوست نداشت و برنگزید زیرا شما کوچکترین قومها بودید؛ بلکه به خاطر این بود که شما را دوست داشت و به قَسَمی که به اجدادتان خورده بود، وفا کرد.»[1] همانطور که در متن کتاب مقدس میبینیم دلیل انتخاب قوم، نه بزرگی و نه برتری نژادی، بلکه عهدی بود که خدا با اجداد قوم اسرائیل بسته بود.[2] چون خدا در انجام همه وعده های خود امین است.[3]
خدا یک وعده دیگر نیز به قوم اسرائیل داده بود. در کتاب پیدایش باب 12 آیه 3 میخوانیم: «به وسیله تو همه ملّتها را برکت خواهم داد.»[4] بعد از واقعه تجسم خداوند، میدانیم که این وعده همان عیسی مسیح است.[5] اما برای اینکه عیسی از این قوم به دنیا بیاید و این قوم نیز بتواند آنچه خدا در نظر داشت، یعنی اعلام بشارت پادشاهی خدا را انجام دهد و باعث برکت دیگر قومها گردد، نیاز بود این قوم برای خدا قدوس و کنار گذاشته نگاه داشته شود.[6] انبیا پیشگویی کرده بودند که مسیح موعود از فرزندان داود خواهد بود. اما این چگونه ممکن بود؟
ممنوعیت ازدواج
زمانی که خدا قوم اسرائیل را از بندگی مصر نجات داد و نهایتا قوم به سرزمین وعده رسیدند، خدا دستوراتی به آنها داد. از جمله این دستورات منع ازدواج با مردم سرزمین کنعان بود. در کتاب تثنیه میخوانیم: «با آنها ازدواج نکنید و نگذارید فرزندانتان با پسران و دختران ایشان ازدواج کنند.»[7] دلیل اینکه خدا این کار را منع کرده بود، این بود که آنها در معابد خدایانشان و برای پرستش بتها فاحشگی میکردند،[8] و میتوانستند قوم اسرائیل را نیز به اینکار بکشانند، و این نقض یکی از فرمانهای ده فرمان بود.[9] خدا این موضوع را میدانست که بت پرستان کنعانی قوم اسرائیل را تشویق خواهند کرد که در پرستش بتها به آنها پیوندند.[10] در این صورت قوم نه تنها دچار زنای روحانی شده و به خدا خیانت میکردند، بلکه دچار زنای جسمانی نیز میشدند و به همسران خود خیانت میکردند.
در ادامه در کتاب مقدس میخوانیم که تمامی این وقایع نه تنها برای مردم، بلکه برای رهبران قوم نیز اتفاق افتاد.[11] در کتاب عزرا باب 9 آیه 1 میخوانیم: «بعد از آن، رهبران قوم یهود آمده به من گفتند که مردم، کاهنان و لاویان، خود را از اقوام همسایه یعنی مردم عمون، موآب و مصر و همچنان از کنعانیان، حِتّیان، فرزیان، و یبوسیان و اموریان جدا نگاه نداشتهاند. آنها کارهای ناشایست این مردمان را انجام میدادند.»[12] بنابراین میبینیم که در این نقشه، قوم اسرائیل نتوانست به آنچه خدا از آنها انتظار داشت برسد و در انجام نقشه خدا شکست خورد.
آیا این دستور واقعا نژادپرستانه بود؟
برای اینکه بتوانیم بگوئیم آیا این دستور نژادپرستانه بوده یا خیر باید نگاه کنیم به کتب مقدس. دستور منع ازدواج در کتاب تثنیه نوشته شده است. این کتاب دستورات خدا است که توسط شخص موسی نوشته شده است. درباره خود موسی در خروج باب 2 آیات 16 تا 21 میخوانیم که او با یک زن مدیانی ازدواج کرد. همچنین در کتاب روت میخوانیم که بوعز با یک زن موآبی ازدواج کرد.[13] اگر حک نژادپرستانه بود که خدا نباید اجازه چنین کاری را میداد. آن هم به این افراد که در کتاب مقدس با نام نیک از آنها نام برده شده است. اما تفاوت در این است که هم صفوره (همسر موسی) و هم روت (همسر بوعز) از طریق شوهرانشان به زنان خدا پرستی تبدیل شدند.
در مواردی که در کتاب عزرا به آن بر میخوریم نشان از این است که قوم، از طریق همسران خود به بت پرستی افتادهاند. در عزرا باب 9 آیه 1 میخوانیم: «آنها کارهای ناشایست این مردمان را انجام میدادند.»[14] خدا این ازادواجها را به همین دلیل منع کرده بود. پس در نتیجه خدا ازدواج با اقوام دیگر را برای اسرائیلیان منع نکرده بود و مشکل نژاد اقوام نبود، بلکه بی دینی و بت پرستی اقوام بود. و خدا احتمال میداد که قوم کارهای ناپسند آنها را تکرار نماید. در عزرا باب 9 آیه 2 مطلب مهم دیگری نوشته شده است که قصد خدا در آن بهتر آشکار میشود. در این قسمت میخوانیم: «ذریت مقدّس را با امّتهای کشورها مخلوط کردهاند.»[15] این همان هدف اصلی خدا بود، «ذریت مقدس». نهایتا آنها راهی پیدا کردند تا وضعیت را تا حدودی بهبود بخشند.[16] آیا نقشه خدا با این شکست، ناکام ماند؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است نخست بدانیم مفهوم ذریت مقدس چیست و از کجا آمده است.
ذریت مقدس
در پیدایش باب 3 آیه 15 میخوانیم که خدا به مار میگوید: «عداوت در میان تو و زن، و در میان ذُرّیت تو و ذریت وی میگذارم.» در اینجا زن نماینده همه انسانها و مار نماینده شیطان است. ذریت مار هم اشاره به عوامل شیطان دارد، اما ذریت زن، اشاره به عیسی مسیح دارد که از یک باکره بدنیا خواهد آمد. خدا قصد داشت برای نجات انسان از وضعیت سقوط کرده، از نسل زن پسر یگانه خودش را بفرستد. اما این پسر باید به مانند یک انسان بدنیا می آمد و مانند انسان معمولی زندگی میکرد و نهایتا فدیه گناهان بشر میشد. بنابراین او باید از یک زن بدنیا می آمد، اما این زن نمیتوانست یک شجره مخلوط با اقوام بیگانه میداشت، چراکه پسر خدا دارای ذات الهی است، بنابراین آن ظرفی که میخواست از آن بدنیا بیاید نیز باید پاک و مقدس باشد. این همان هدف خدا برای داشتن یک ذریت مقدس بود.
اما قوم اسرائیل برای این ذریت مقدس ارزشی قائل نبودند و با ازدواجهای خود با بت پرستان تحقق این وعده را به خطر انداخته بودند.[17]اما نقشه خدا با این اشتباهات قوم اسرائیل از بین نرفت. خدا ذریت مقدس خود را در بین اسرائیلیان حفظ کرد و نهایتا در زمان مقرر کلمه خدا، جسم گردید و از نسل زن به دنیا آمد و آنچه که خدا در پیدایش باب 3 آیه 15 وعده داده بود را به انجام رساند و سر شیطان را کوبید و بر او پیروز گردید.
ازدواج با بی ایمانان در عهد جدید
منع ازدواج با قومهای دیگر به اسرائیل داده شده بود. در عهد جدید ایمانداران به مسیح اسرائیل حقیقی خوانده شده اند. پس این حکم برای اسرائیل حقیقی نیز پابرجاست. اما وجود ذریت مقدس بعد از جسم گرفتن عیسی مسیح و واقعه صلیب کارکردی نداشت. ذریت مقدس، یک نسل خاص از ایمانداران به خدا بود که باید برای آمدن مسیح نگاه داشته میشدند. اما این به معنای این نیست که قوم حقیقی خدا اجازه دارند که زیر یوغ ناموافقان با کلام خدا بروند، این کار در عهد جدید نیز منع شده است.[18] در اول قرنتیان باب 7 آیه 39 پولس شرط ازدواج با همسر را مسیحی بودن او اعلام میکند.[19] بنابراین هم اکنون نیز ایمانداران اجازه ندارند تا با بی ایمانان ازدواج کنند.
حکم بعد از ازدواج
اما این احکام برای قبل از ازدواج است. اگر دو فرد غیر ایماندار ازدواج کردند و بعدتر یکی از آنها ایمان آورد، خدا موافق به هم خوردن زندگی مشترک آنها نیست. در اول قرنتیان باب 7 آیه 12 پولس به زن و مرد مسیحی حکم میکند که اگر زن یا شوهر آنها با خداپرستی آنها مشکلی ندارد به زندگی مشترک خود ادامه دهند و صرفا به دلیل بی ایمانی همسر از او جدا نشوند. البته پیش فرض این حکم این است که همسر بی ایمان مانع خدا دوستی دیگری نشود و همچنین او را به بت پرستی مجبور نکند.[20]
نتیجه گیری
آنچه در این آیات و این نقشه خدا میبینیم که خدا هیچگاه قوم اسرائیل را از دیگر اقوام بالاتر و بهتر ندانسته است. در واقع این قسمتی از نقشه نجات بود که وظیفه ان به عهده قوم اسرائیل گذاشته شده بود. همانطور که آنها این ذریت مقدس را حفظ کردند، امروزه ایمانداران نیز باید بقیه وفادار به خدا را حفظ کنند. این وفاداری با احترام و انجام حکم خدا مبنی بر ازدواج نکردن با بی ایمانان است.
نویسنده: رامین باقری
ژانویه 2023
[1] تثنیه باب 7 آیه 7 و 8 از ترجمه مژده
[2] پیدایش باب 12 آیه 3
[3] رومیان باب 15 آیه 8
[4] ترجمه مژده
[5] رومیان باب 10 آیه 12
[6] لاویان باب 20 آیه 26
[7] ترجمه مژده. همچنین نگاه کنید به خروج باب 34 آیات 11 تا 16
[8] دنیل آکین. سپیدا جبرائیل. تفسیر مسیح محور عزرا و نحمیا. انتشارات سازمان خدمات مسیحی مژده. نسخه الکترونیکی. ص 77
[9] زنا نکن. خروج باب 20 آیه 14
[10] توماس هیل، تفسیر کاربردی عهد عتیق، انتشارات David C. Cook، نسخه آنلاین. وبسایت رازگاه. تفسیر خروج 34 آیه 15
[11] اول پادشاهان باب 11 آیات 1 تا 6
[12] ترجمه مژده
[13] روت باب 4
[14] از ترجمه مژده
[15] از ترجمه قدیم
[16] عزرا باب 9 آیه 2 و 3
[17] تفسیر مسیح محور ص 78
[18] دوم قرنتیان باب 6 آیه 14
[19] «با هر کسی که میخواهد ازدواج نماید، به شرط اینکه آن مرد نیز مسیحی باشد.» از ترجمه مژده
[20] توماس هیل، تفسیر کاربردی عهد جدید، انتشارات Cook International، ص 896