تفسیر باب 28 کتاب پیدایش
11/11/2022چرا اراسموس با اصلاحگران همراه نشد؟
13/11/2022تاریخ مسیحیت در ایران (قرن چهارم)
وضعیت کلی مسیحیان ایران در قرن چهارم
مسیحیان ایران قرن چهارم را به سختی گذراندند. در سال 310[1] میلادی شاپور به پادشاهی انتخاب شد و تا سال 379 میلادی، به مدت هفتاد سال حکومت کرد. بنابراین بیشتر حوادث این قرن برای مسیحیان، در دوران حکومت شاپور اتفاق می افتد. در دوران او مسیحیان ایران تحت جفای سختی بودند.[2] دلایل متعددی برای جفای دوران شاپور ساسانی بر مسیحیان نوشته اند. یکی از آن دلایل، جنگهای مستمر ایران و روم می باشد. سه سال بعد از اینکه شاپور که هنوز به دنیا هم نیامده بود به عنوان پادشاه ایران انتخاب می شود،[3] «کنستانتین» امپراطور روم اعلام می کند که مسیحی شده است.[4] او یک سال بعد فرمان میلان را صادر و مسیحیت را در امپراطوری روم قانونی اعلام می کند.[5]
شروع جفا بر مسیحیان ایران
در این زمان، چون شاپور ساسانی کودک بود، امپراطوری ایران توسط مادر شاه و بزرگان کشور اداره می شد.[6] از آنجایی که دولت ساسانی تحت نفوذ موبدان زرتشتی اداره می شد، سختگیری حکومت نسبت به آئینهای غیر زرتشتی، باعث جفا بر مسیحیان نیز شد. بعدها که شاپور ساسانی جوان شد و اداره کشور را بر عهده گرفت، در سال 337 م جنگهای ایران و روم آغاز شد. شاه که برای این جنگها نیاز به منابع مالی بیشتری داشت، مالیات را افزایش و مالیات مسیحیان را نیز دو برابر کرد.[7] دلیل اینکه مالیات مسیحیان دو برابر شد این بود که به آنها اطمینان نداشت و از آنها سرباز نمی گرفت.[8] مسیحیان که از دادن مالیاتهای سنگین ناتوان بودند،[9] در نتیجه به شورش و همکاری با دولت روم متهم شدند.[10]
کشتار مسیحیان ایران
فقط عدم پرداخت مالیات نبود که باعث شروع جفا شد، بلکه بدگویی موبدان زرتشتی نیز بی تاثیر نبود. به عنوان نمونه میتوان به رویدادنامه آربلا[11] اشاره کرد که در آن دربارۀ مسیحیان مطلبی وجود دارد. «و آنها (یهودیان و مانویان) به ایشان (مغان زرتشتی) توضیح دادند که همه مسیحیان جاسوسان رومیان هستند. و هیچ اتفاقی نیست که در پادشاهی (ایران) رخ ندهد و آنها آن را برای برادران خود که در آنجا (روم) زندگی می کنند، ننویسند.»[12] این اتهام ها در کنار عدم پرداخت مالیات های سنگین از طرف مسیحیان، باعث شد شاپور دوم در سالهای 339 و 340 میلادی حکم کشتار مسیحیان را صادر نماید.[13]
آرامش موقت بر مسیحیان ایران
شاپور دوم ساسانی در سال 379 میلادی درگذشت. پادشاهان بعدی که نسبت به او قدرت کمتری داشتند، با امپراطوران روم صلح کردند. در نتیجه در بیست سال پایانی قرن چهارم، تا حدودی فشار از روی مسیحیان برداشته شد. مسیحیان ایرانی که قبلاً متهم به هواداری از دولت مسیحی روم می شدند،[14] با برقراری صلح از این اتهامات مبرا شدند. اما این آزادی و امنیت پایدار نبود و در دهه های آغازین قرن پنجم مجدداً جفا و سختگیری بر مسیحیان آغاز شد.[15]
الهیات کلیسای ایران در قرن چهارم
درباره الهیات کلیسای قرن چهارم با توجه به از بین رفتن اکثر اسناد، تنها میتوان گفت که مسیحیت شرقی سُریانی را دنبال میکردند.[16] باید در نظر داشت که در این قرن، هنوز کلیساهای غیرکالسدونی[17] و کلیسای ارتدکس شرقی[18] به وجود نیامده بود. چرا که این جدایی ها و مرزبندی های الهیاتی بعد از شورای کالسدون[19] در سال 451 به وجود آمدند.[20] در این زمان مسیحیت ایران تا حدودی مستقل، و پیرو مکتب الهیاتی انطاکیه بود.[21]
شورای «سلوکیه» اولین شورای مسیحیان ایران
در شهرهای مسیحی نشین اسقف های اعظم حضور داشتند. اما اسقف سلوکیه تیسفون که «پاپا بارعگای»[22] نام داشت خود را از دیگر اسقف ها برتر میدانست.[23] او که احتمالا در سال 280 برای اسقفی سلوکیه تیسفون دستگذاری شده بود به تبعیت از اسقف های «رُم»، «انطاکیه» و «اسکندریه» این حق را برای خود قائل می شد.[24] او میخواست اسقف سلوکیه، اسقف تمام کلیساهای ایران شود.[25] در سال 315 میلادی اسقفان دیگر شهرها به این کار او اعتراض کردند و اولین شورای مسیحی ایرانی را به رهبری شخصی به نام «مایلز» که اسقف «شوش» بود در پایتخت تشکیل دادند.[26]
در این شورا بحث الهیاتی وجود نداشت و بحث بر سر اسقف اعظمی «پاپا» بود. آنها این عنوان را از او گرفتند و او را خلع کرده و سرشماس او به نام «یعقوب» را جانشین او کردند.[27] «یعقوب» که به نام «شمعون بارسابا» نیز معروف است بعدها شهید شد.[28] «پاپا» نزد اسقفان غرب رفته و از آنها کمک خواست. آنها نیز از او حمایت کردند و مجدداً به سِمت اسقفی تعیین شد و بعد از آن دوازده سال در این جایگاه باقی ماند.[29] این شورا ده سال قبل از شورای نیقیه و دو سال بعد از قانونی شدن مسیحیت (اعلامیه میلان) در امپراطوری روم برگزار شد.[30]
پدران کلیسای ایران در قرن چهارم
آفراهات
درباره آفراهات اطلاعات زیادی در دست نیست. اما آنچه مسلم است او از پدران کلیسای ایران در قرن چهارم بوده است. از او یک کتاب به نام «استدلالات»[31] باقی مانده که شامل بیست و سه موعظه است که پیرامون زندگی ایمانداران مسیحی می باشد.[32] یکی از این موعظه ها درباره دعا است. این موعظه، قدیمی ترین اثر در نوع خود می باشد. البته آثاری از «ترتولیان» و «اوریجن» و «سیپریان» درباره دعا وجود دارد، اما همه آنها پیرامون «دعای ربانی»[33] هستند و نه صرفاً دعاهای مسیحی. موعظه های «آفراهات» در قرون بعدی به شکل ضمنی توسط دیگر نویسندگان نقل قول شد. به همین دلیل تاثیری همیشگی بر الهیات سُریانی قرن ششم تا هشتم میلادی گذاشته است.[34]
یعقوب اهل نصیبین
تئودور تاریخ نگار قرن پنجم درباره «یعقوب» می نویسد که او در جوانی زندگی رهبانیت را انتخاب کرد و به جنگلها و کوه های اطراف «نصیبین»[35] رفت تا از دنیا دور باشد.[36] او لباس نمی پوشید و حتی آتش هم روشن نمی کرد. او در سال 306 از رهبانیت دست کشید و اسقف «نصیبین» شد.[37] در سال 325 زمانی که شورای نیقیه[38] برگزار شد، نام او به عنوان یکی از شرکت کننده ها ثبت شده است، که نشان از رتبۀ بالای او در بین اسقفان ایران دارد.[39] از او به عنوان کسی که اولین صومعه را در سال 330 میلادی در ایران تاسیس نمود یاد شده است.[40]
شهرهای مسیحیان در قرن چهارم
در قرن چهارم، مسیحیت در سراسر ایران حضور داشت و سرزمینهایی مانند ارمنستان که جزو امپراطوری ایران محسوب می شدند کاملا مسیحی شده بودند.[41] همینطور در مرزهای غربی ایران شهرهایی کاملا مسیحی به وجود آمده بود که امروزه دیگر جزو خاک ایران نیستند. در قسمتهایی دیگر که امروزه جزو خاک ایران هستند، مانند خراسان، استانهای مرکزی، خوزستان، کردستان و گیلان کلیساهایی وجود داشته است. اما پیدا کردن دقیق آن شهرها کار ساده ایی نیست. زیرا بعضی از این شهرها نابود شده و بعضی دیگر با نامهای دیگری ثبت شده اند که امروز برای ما ناآشنا هستند. زیرا در اسناد سریانی، نامی به زبان سریانی نیز به این شهرها اضافه می شده است. البته باید در نظر داشت بسیاری از شهرهایی که به نام کلیساهای ایران از آنها نام برده می شود امروزه در خاک ایران نیستند.
مراکز مسیحیان ایران
اما مرکز مسیحیت ایران در آغاز، شهر «اُدسا» و در درجه دوم شهر «نصیبین» و بعد از آن شهر «سلوکیه» (تیسفون) بود. البته شهر «جندیشاپور» در خوزستان امروزی هم از مراکز مهم مسیحیت در ایران به شمار می رفت.[42] سعید نفیسی در کتاب «تاریخ مسیحیت در ایران» نام چند شهر را می آورد که عیناً نقل قول میگردد: «در شمال؛ اسقف نشین بیت زبدیه و بیت نقطور و کشکر و مسکنه. در جنوب؛ اسقف نشین های پرات در میسلن و بیت لاپات و شوش و هرمزد اردشیر. در داخله ایران؛ اسقف نشین های ریواردشیر و حلوان.»[43] به غیر از این شهرها، از کلیسای اربیل[44] کلیسای مادایه[45] و بسیاری شهرهای دیگر نیز نام برده می شود که نشان از گسترش مسیحیت در سراسر ایران دارد.
کلام آخر
آنچه مسلم است که در قرن چهارم مسیحیت ایران به اندازه ایی گسترش می یابد که شورای اسقفان برگزار کند که سرآغازی برای برگزاری شوراهای بعدی در قرنهای آینده در ایران می شود. همچنین به شورای نیقیه که اولین شورای جهانی اسقفان محسوب می شود نماینده می فرستد. در این قرن، اولین صومعه ها در ایران ساخته می شوند و مسیحیت با تمام مشکلات، همچنان به رشد خود در بین ایرانیان ادامه میدهد. آنچه مسلم است در قرن چهارم در تمام چهار گوشه ایران کلیسا وجود داشت. اما جفاها در این قرن، بیشتر بر مسیحیانی بوده است که در نواحی غربی و در شهرهای هم مرز با امپراطوری روم می زیستند. کشتارها و مصادره ها در قرن چهارم، بعد از وقفه ایی کوتاه، مجددا در قرن بعدی ادامه می یابد، اما مسیحیت ایران از بین نرفت و تا به امروز به حیات خود ادامه داده است.
نویسنده: رامین باقری
مارس 2022
[1] در مورد این سال اتفاق نظر وجود ندارد و بعضی از مورخین 309 م را صحیح می دانند.
[2] لیلا هوشنگی، تاریخ و عقاید نسطوریان، انتشارات حکمت سینا، ص 116
[3] محمد جواد مشکور، ایران در عهد باستان، انتشارات اشرفی، ص 402
[4] دانلد دی اسمیتون، کلیسا: از پنطیکاست تا اصلاحات، انتشارات ایلام، ص 139
[5] توسعه کلیسا، مسیحیان قرن چهارم، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 5
[6] محمد جواد مشکور، ایران در عهد باستان، انتشارات اشرفی، ص 402
[7] همان منبع، ص 407
[8] سعید نفیسی، مسیحیت در ایران، انتشارات اساطیر، ص 36
[9] ویلیام مک میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، انتشارات اساطیر، ص 275
[10] همان منبع، ص 275 و 276
[11] Arbella Chronicle
[12] یوزف ویسهوفر، ایران باستان، انتشارات ققنوس، ص 248
[13] لیلا هوشنگی، تاریخ و عقاید نسطوریان، انتشارات حکمت سینا، ص 116
[14] ایران محمد جواد مشکور، ایران در عهد باستان، انتشارات اشرفی، ص 402
15 ویلیام مک میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، انتشارات اساطیر، ص 290
[16] سباستین بروک، پدران سُریانی در نیایش و زندگی روحانی، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 8
[17] منظور کلیساهای ارمنستان، آشوری ایران، قبطی مصر، یعقوبی سوریه و کلیسای اتیوپی می باشد که بعد از شورای کالسدون از بدنه کلیسا جدا شدند.
[18] منظور کلیسای ارتدکس یونانی است که در سال 1054 از بدنه کلیسا جدا شد.
[19] در سال 451 میلادی شورایی در شهر کالسدون (ترکیه امروزی) برگزار شد و درباره طبیعت های انسانی و الهی مسیح اعتقادنامه ایی صادر کرد.
[20] آرمان رشدی، مسیحیت و کلیساهای آن، انتشارات ایلام، ص 14
[21] سباستین بروک، پدران سُریانی در نیایش و زندگی روحانی، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 8
[22] یا؛ پاپا بار آگای
[23] سعید نفیسی، مسیحیت در ایران، انتشارات اساطیر، ص 28
[24] ویلیام مک میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، انتشارات اساطیر، ص 273
[25] همان منبع، ص 273
[26] ساموئل هیو مافت، تاریخ مسیحیت در آسیا، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 113
[27] همان منبع، ص 113
[28] شهادت مسیحیان کلیسای قدیم ما، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 27
[29] ساموئل هیو مافت، تاریخ مسیحیت در آسیا، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 115
[30] ارل ای کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ. انتشارات ایلام، ص 126
[31] ساموئل هیو مافت، تاریخ مسیحیت در آسیا، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 118
[32] سباستین بروک، پدران سُریانی در نیایش و زندگی روحانی، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 28
[33] دعایی از زبان عیسی مسیح که در انجیل متی باب 6 آیات 9 تا 13 ثبت شده است.
[34] سباستین بروک، پدران سُریانی در نیایش و زندگی روحانی، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 29
[35] این شهر امروزه به دو قسمت تقسیم شده، قسمت شمالی با همین نام در ترکیه و قسمت جنوبی با نام «قامشلی» در سوریه قرار گرفته است. اما در قرن چهارم قسمتی از خاک ایران به حساب می آمد.
[36] ساموئل هیو مافت، تاریخ مسیحیت در آسیا، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 116
[37] همان منبع، ص 116
[38] این شورا اولین شورای جهانی مسیحیان است که در سال 325 در شهر نیقیه (ترکیه امروزی) برگزار شد و در مورد همذات بودن عیسی مسیح با پدر اعتقادنامه ایی صادر کرد.
[39] ساموئل هیو مافت، تاریخ مسیحیت در آسیا، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 116
[40] همان منبع، ص 117
[41] سعید نفیسی، مسیحیت در ایران، انتشارات اساطیر، ص 111
[42] همان منبع، ص 33
[43] همان منبع، ص 28
[44] همان منبع، ص 44
[45] شهادت مسیحیان کلیسای قدیم ما، انتشارات کانون یوحنای رسول، ص 79
منابع
اسمیتون، دانلد دی. آرمان رشدی. کلیسا: از پنطیکاست تا اصلاحات. انتشارات ایلام 2018
بروک، سباستین. پدران سُریانی در نیایش و زندگی روحانی. انتشارات کانون یوحنای رسول. تهران. بیتا
توسعه کلیسا مسیحیان قرن چهارم. انتشارات کانون یوحنای رسول. تهران. بیتا
رشدی، آرمان. مسیحیت و کلیساهای آن. انتشارات ایلام. لندن. 2019
شهادت مسیحیان کلیسای قدیم ما. انتشارات کانون یوحنای رسول. تهران. بیتا
کرنز، ارل ای. آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ. انتشارات ایلام 2018
مشکور، محمد جواد. ایران در عهد باستان. انتشارات اشرفی. تهران. چاپ چهارم 1363
میلر، ویلیام مک. علی نخستین. تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران. انتشارات اساطیر. تهران. چاپ دوم 1396
نفیسی، سعید. مسیحیت در ایران. انتشارات اساطیر. تهران. چاپ دوم 1392
هوشنگی، لیلا. تاریخ و عقاید نسطوریان. انتشارات حکمت سینا. تهران. چاپ سوم 1397
هیو مافت، ساموئل. تاریخ مسیحت در آسیا. انتشارات کانون یوحنای رسول. تهران. بیتا
ویسهوفر، یوزف. مرتضی ثاقب فر. ایران باستان. انتشارات ققنوس. تهران. چاپ دوازدهم 1393